بیا یا بن الحسن دورت بگردم . . .
سلام آقا...
آقا از کجا شروع کنم ...آقا...میخوام دردودل کنم...حال دلم خوب نیست...دلم گرفته...یا امام رضا همیشه حرمت اومدم به خادمات غبطه خوردم ...خوشبحالشون ...کاش منم نوکرت بودم...هروقت حال دلم خوب نبود میومدم حرمت نوکریتو میکردم...مولام،میدونم بدکردم به خودم بدکردم به نفسم بد کردم ...این روزا که دلم میگیره دلیلشو میدونم تاوان لحظه هایی است که به غیر شما دل بستم...دل شکسته ام...خسته ام...پشت درم اذن بده داخل شم ...تویی که ضامن ما شدی وگرنه به ناکجا میرسیدیم...به خاطر بدی هام از من دلگیر نباش ...دوباره ضامنم شو...یا امام رضا(علیه السلام)
مولای من:
یاسیدنا ومولانا انا توجهنا واستشفعنا وتوسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا.. یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله...
امروز در مکانی نشسته بودم و شاهد ماجرایی بودم که باید در تاریخ فرهنگی کشور به ثبت برسد!
چشمتان روز بد نبیند!!!
این قشر فرهنگی مملکت از کالایی که خریده بود ناراضی بود و هرجورشده بود میخواست آن را پس دهد و پول خود رابگیردو برود وفرهنگ خودش همانند نامی که بر دوش می کشید و بسیار بر دوشش سنگینی میکرد به رخ بکشد!
چشمتان روز بد نبیند!!!
این قشر فرهنگی به همراه یک قشر فرهنگی دیگر که در واقع نقش شر خر را ایفا میکرد با شمشیری کشیده وبا چشمان غضبناک آنچنان دادی برسر طرف مقابلش کشید که طرف مقابل بیچاره یک لحظه فکر کرد که کسی را به قتل رسانده و هم اکنون ولی دم در مقابلش ظاهر شدند تا انتقام خون مقتول را همانجا بالفور بی برو برگرد بگیرند.
آهای نفس کش پولمو بده...من قشر فرهنگی ام فلان کسم...
بنده خدا گفت :چیشده خانم چیشده؟چه اتفاقی افتاده آخه!!!!!
شرخر گفت:این خانم اومده اینو پس بده و پولشو میخواد، یعنی نمیخواد اینو!
گفت:شما خودت خرید کردی باید دقت میکردی مگه من مجبورت کردم؟
گفت:من اینو نمیخوام ،اینو غالب کردی!تو به من توهین کردی!تو به من فحش دادی! تو چرا اسمتو گذاشتی فروشنده نمیخواااااااام...
خلاصه کنم اینقدر دادو فریاد و شلوغ کردند که بنده خدا اشکش درومد گفت خانم چقدر بوده ؟
گفت:26 هزارتومن...!!!!!!!!!!!(تا آخر عمرمم علامت تعجب بذارم نمیتونم تعجبمو ابراز کنم)
گفت بخاطر 26 هزارتومن؟گفت آره...گفت همون اول می گفتی اینم 4 هزار تومن روش بشه 30 هزارتومن..گفت باید بدی تو منو فریب دادی این 4 هزار تومنم حقمه.خداحافظ...
من واقعا از تمامی کسانی که با قشر فرهنگی سروکار دارند از خداوند منان طلب صبر و علو درجات و رحمت الهی میخوام ....امیدوارم روحتان شاد ویادتان گرامی باشد.به امید اینکه همچین قشر فرهنگی دیگر در صحنه فرهنگ بشر یافت نشود...به امید آن روز...
چی میشه که به خودت جرات میدی اینجوری رفتارکنی؟
مگه تو میدونی من کی ام؟چرا نمیفهمی چی میگی؟انسان آهاااااااای انسان ...دلم پره ازت...دلم پره خداا...چرا بعضیا هرجور میخوان رفتار می کنند...خدایا این دنیات با این رنگهای مختلف زندگی رو برام سخت کرده...کاش ماها رنگ و بویی از تو داشتیم...اگه یه ذره بوی خدایی و رنگ خدایی داشتیم همه چی خوب بود...همه چی این دنیا شده طعنه و کنایه و زرنگی و پول و مقامو...خدایا کمکم کن...
"بسم الله الرحمن الرحیم"
این نامه رو لیلا فقط بخونه...فقط میخوام که حالمو بدونه...کلاغا اطراف منو گرفتن ،از دور مزرعه هنوز نرفتن...
لیلا دارن نقل و نیات میپاشن تا عشق و خون دوباره هم صدا شن...
چقد دلم واست تنگ شده نیستی ببینی که سرت جنگ شده،نیستی ولی همیشه هم صدایی لیلای من دریای من کجایی؟
این نامه رو تنها باید بخونه ،ببخش اگه پاره و غرق خونه...
این نامه آخرمه عزیزم تولد دخترمه عزیزم.براش یه هدیه کوچیک خریدم،دلم می خواست الان اونو میدیدم.
لیلا به دخترم بگو که باباش رفتش که اون راحت بخوابه چشماش،رفتش که اون یه وقت دلش نلرزه،نپره از خواب خوشش یه لحظه.
اگه یه روز این نامه رو بخونی دلم میخواد از ته دل بدونی...
الان دیگه به آرزوم رسیدم...
باور نمی کنی خدارو دیدم...
......................................
این شعرو خیلی دوس دارم و در وبلاگ قرار دادم.
