سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پایگاه جهاد فرهنگی_اقتصاد مقاومتی

گریه ها و دلتنگی های شبانه ام را شنیدند و به روی خود نیاوردند...آب شدنم را دیدند و به روی خود نیاوردند...باخودگفتند حالش خوب می شود خدا بزرگ است...باخود گفتند خدایا تو درمان را برسان فقط درمان حالش خوب می شود انشالله...باخود گفتند صبر کن خدا با صابرین است...درست می شود...همه چیز درست می شود...وقتی درمان را رساند تعلل کردند،شک کردند،خدایا از این بهتر نبود این چیست؟باز هم صبر می کنیم تو بهترین را برسان...ولی نمیدید گریه هایم را،آب شدنم را ...من در آخر دست به دعا گرفتم

خدایا از آرزوهای این مردمان برایم خسته ام خسته...آنها نمی دانند که با درمانت زندگی ام تازه شد ،جان گرفت ولی دوباره کفر نعمت کردند و نعمت را از من گرفتند...

خدایا بازهم شب هایم پر از گریه است...خسته شدم..


ارسال شده در توسط حنیفا